«ارزشیابی» یا به قول رایج در مدرسه ها ، امتحان، یکی از ارکان مهم آموزش و پرورش و بخش جدایی ناپذیر آن است. باید دانست که آموزش و پرورش فرایندی متشکل و به هم پیوسته است که تمام مراحل آن به گونه ای سازمان یافته برای رسیدن به هدفی معین ایجاد شده اند.
حال باید معلم خود را با چالش های هر امتحان اماده کند که در هنگام بروز بهترین عکس العمل را داشته باشد این در این نوشته در مورد چند چالش بحث و اظهار نظرهایی مطرح می شود که عبارتند از 1:نوع سوالاتی که طرح می کنیم چگونه باشد؟ 2:با تقلب دانش اموزان چگونه برخورد کنیم ؟ 3: نتایج ارزشیابی را چگونه تحلیل و موشکافی کنیم؟
چند نکته که در هر ارزشیابی باید رعایت کرد :
۱- ارزشیابی، یکی از ارکان هر برنامه آموزشی است.
۲- ارزشیابی، به طور اخص نظارت اندازه گیری کیفیت، کمیت و نوع تغییرات حاصل شده در رفتار دانش آموزان است.
۳- ارزشیابی، آگاهی از میزان کارآیی و کارآمدی به طور اعم عوامل مؤثر در آموزش و پرورش است.
۴- ارزشیابی، تنها به امتحانات پایانی محدود نمی شود.
۵- ارزشیابی وسیله ای کارآمد و بی بدیل است برای هدایت مستمر یادگیری دانش آموزان.
۶- ارزشیابی برای برنامه ریزی، تدریس و تصمیم گیری، امری ضروری و پایه ای است.
۷- ارزشیابی مطلوب، مستقیماً در بهبود یادگیری دانش آموزان مؤثر است.
۸- دانش آموزان نیز از طریق ارزشیابی به نقاط ضعف و قوت خود پی می برند.
۹- ارزشیابی مستمر، باعث مرور و باز تولید مطالب آموخته شده توسط دانش آموزان می شود.
۱۰- ارزشیابی مستمر، نظارت گام به گام بر تحقق هدف های رفتاری است.
۱۱- معلم از طریق ارزشیابی روش تدریس و طرح درس خود را ارزیابی می کند.
۱۲- امتحان وسیله ای است مناسب برای تفهیم هدف های درسی به دانش آموزان.
۱۳- نتایج امتحانات موجب شناخت تفاوت های فردی دانش آموزان می شود.
۱۴- امتحان نباید وسیله تهدید امنیت روانی دانش آموزان شود.
۱۵- ارزشیابی دانش آموزان، نباید تحت تأثیر قضاوت شخصی و حالات عاطفی معلم قرار گیرد.
۱۶- در جریان ارزشیابی باید سعی کرد فضای روانی مناسب و خالی از اضطراب برای بچه ها فراهم کرد.
۱۷- سؤال های امتحانی باید با محتوای مواد آموزشی سازگار باشند.
۱۸- سؤال های امتحانی را باید از مطالب مهم تر محتوای آموزشی که بر یادگیری آنها تأکید شده است، طرح کرد.
۱۹- سؤال های امتحانی باید توانایی دانش آموزان را در سطوح مختلف یادگیری بسنجند.
۲۰- سؤال های امتحانی باید معرف واقعی هدف های آموزش درس مورد نظر باشند(سنجش کارآمد).
۲۱- خطای اندازه گیری آزمون باید کم باشد تا باعث اعتبار آن شود.
۲۲- هدف نهایی از انجام امتحان، بهبود کیفیت یادگیری است.
چگونه با تقلب یک دانش اموز برخورد کنیم :
- اگر در مدارس نیز به جاى تاکید پیش از حد بر دانستن خود پاسخ ، بردانستن این که چطور به پاسخ برسیم تاکید مى کردیم و به جاى اصرار بر حفظ و یادگیرى یک سرى حقایق نامربوط و غیرمفید، بر فهمیدن پا مى فشردیم دیگر با مشکلى به نام تقلب مواجه نبودیم.
- اگر به جاى تاکید زیاد بر کار فردى و مجزا از هم ، بر کار مشارکتى اصرار داشتیم مى توانستیم فرآیند زشتى مثل تقلب را به فرآیند زیبایى همکارى افراد با هم تبدیل کنیم. (چون این دو فرآیند ماهیتا خیلى به هم نزدیکند و براحتى به هم تبدیل مى شوند)
- تنها محلى که بر خلاف دیگر محیط هاى اجتماعى در آن بر کار فردى تاکید مى شود و مراجعه به منابع براى استفاده از آنها در یافتن پاسخ در امتحان مستوجب تنبیه است ، سیستم مدارس ماست. به آزمونى فکر کنید که در آن استفاده از کتاب و منابع و حتى برگه تقلب آزاد باشد.(البته یقینا طرح پرسشهایى که مستقیما عین جملات کتاب را از دانش آموز نخواهد و به گونه اى باشد که دانش آموز، با مراجعه به کتاب به عنوان منبع بتواند از اطلاعات موجود در آن براى حل مسائل داده شده استفاده کند، خیلى سخت است).
- وقتی دانشآموزان در حال تقلّب کردن گیر میافتند و موضوع به والدینشان گزارش دادهمیشود، حدود دوسوم والدین از فرزندان خود حمایت میکنند و بقیّه حتّی این موضوع را منکر میشوند یا آن را دستکم میگیرند و میگویند فرزندشان قصد تقلّب نداشتهاست.
- تأکید بر نکات مثبت شخصیّت دانشآموزان و دانشجویان، اعتماد کردن به تواناییهای آنان و برخورد منطقی در مقابل نقض قوانین کلاس از جمله تقلّب کردن، کمک زیادی به جلوگیری از تقلّب میکند. تعریف تقلّب برای ایشان باید با توجّه و دقّت بسیار انجام شود.
- خیلی از معلّمان پیشنهاد میکنند که دانشآموزان، امتحانات و مقالات خود را در قالب توصیفی بنویسند. در این صورت تقلّب کردن برای آنان بسیار سخت خواهدشد.
- به کسانی که تقلّب میکنند، بگویید این کار نوعی دروغگویی است!
ارتباط برقرار کردن میان تقلّب با دروغگویی پرده از این ترفند ذهنی برمیدارد؛ ترفندی که به آنان اجازه میدهد، فکر کنند تقلّب کردن کاری موجّه و پذیرفتهشدهاست. اگرچه این راهحل قطعی نیست، اما تصوّر اینکه تقلّب کردن نوعی دروغگویی است، وجدان متقلّب را در این زمینه تحت تأثیر قرار میهد. اینکه کسی را دروغگو خطاب کنیم تا حدّی خشن به نظر میرسد. برای اینکه افراد قبول کنند تقلّب کردن مانعی است در راه آموزش و یادگیری آنان، باید اوّل احساس کنند این کار خطاست.
- از افراد متقلّب بپرسید اگرهمهی مردم تقلّب کنند، دنیای امروز ما چه وضعی پیدا خواهد کرد؟ یا بپرسید، چه احساسی پیدا خواهیدکرد، اگر بدانید دکترتان در آزمایشات پزشکی شما تقلّب کردهاست؟
- هدف نهایی این است که بچّهها را متقاعد کنیم تقلّب نکنند و حتّی تقلّب کردن دوستانشان را نیز نادرست بدانند. " آنچه باعث غرور و موفّقیّت میشود، انجام اعمال درست است!"
3. خانواده و مدرسه، انگیزة تقلب را در دانشآموزان ایجاد نکنند.
گاهی شرایط در خانه و مدرسه به گونهای است که به طور غیرمستقیم دانشآموز را متمایل به تقلب میکند. محیط آکنده از رقابت برای گرفتن نمره بالا و تأکید زیاد بر برد و باخت، احتمال تقلب را زیاد میکند. ترس از آوردن نمره پایین و چشم و همچشمی و توقعات غیرواقعبینانه از دانشآموز نیز انگیزه تقلب را ایجاد مینماید. بنابراین با استفاده از شیوههایی که احساس حقارت دانشآموز را کاهش داده، اعتماد به نفس وی را افزایش میدهد و با توقعات واقعبینانه از دانشآموز، میتوان انگیزه تقلب را کاهش داد.
ملاک، فقط نمره است
علاقه کمتر به مطالعه، افزایش نمره به عنوان ملاک برتری و نه سطح فهم، عدم تأمل بر دروس با توجه به مدت کم آموزش نهچندان درست درسها، عدم مانع در برابر این اقدام، عدم توجه دانشآموز به اینکه فهمیدن مهمتر از نمره است، کمبود مطالعه درسی و غیردرسی و ...
چون ملاک مدرسه برای قبولی و مدرکدادن به دانشآموزان فقط نمره است به خاطر همین، هرکس تلاش میکند که نمره قبولی بگیرد به هر شیوه که شده. اگر ملاک قبولی عوض شود دیگر کسی تقلب نمیکند و برای یادگیری امتحان میدهند.
- دوشنبه ۲۰ شهریور ۹۶